رویکرد دولت ترکیه در راستای عثمانی گرایی و سیطره بر منطقه، برخواسته از فعالیت‌های اخوانی است، از این رو به دنبال اخوانی‌های مدرن یا اصلاحی هستند.

  به گزارش مشرق، ترور سفیر روسیه در ترکیه، موجی از گمانه زنی‌ها را درباره علت و چرایی این موضوع برانگیخته است. در حالی که این اقدام از سوی نهادهای بین المللی محکوم شده، گروه‌های اخوانی در کشورهای مختلف به خصوص سوریه و ترکیه این اقدام را ستایش کرده‌اند. هر چند هنوز اطلاعات دقیقی از اهداف و انگیزه‌های این ترور و عوامل آن به دست نیامده است، اما تا اینجای کار، آن گونه که از فریادهای مهاجم و ربط دادن این ترور به ماجرای حلب برمی آید، ترور سفیر روسیه در آنکارا، نوعی انتقامجویی ارزیابی می‌شود.

 اما به راستی واقعیت امر چیست؟ نگاهی به اندیشه حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان در ترکیه نشان می‌دهد که این کشور در طی سال‌های اخیر سعی داشته با ارایه چهره‌ای متفاوت از یک نظام اسلامی، الگویی جدید برای کشورهای منطقه باشد. این در حالی است که عمق فعالیت‌ها و تلاش‌های دولت ترکیه برای اثرگذاری از اسلامگرایی ترکیه پس از شروع تحولات عربی مشاهده می‌شود. آن زمان که ترکیه با حمایت‌های خود از اخوان، نظام مبارک در مصر را سرنگون کرد اما به دلیل کارکردهای نادرست مرسی، اخوان با سرکوب نظامیان و در ‌‌نهایت فشارهای منطقه‌ای مواجه شد و سپس درهای کشور ترکیه به سوی رهبران اخوانی با رویکرد نواخوانی باز شد تا در خدمت اهداف و اندیشه‌های نوعثمانی ترکیه قرار بگیرند. در چنین شرایطی تعاملات اخوانی‌های حاضر در ترکیه و سوریه با دولت ترکیه به مسئله مهم اردوغان تبدیل شده است که با حوادث روی داده چگونه باید با این پدیده برخورد نماید؟

بدون شک جنبش اخوان المسلمین اکنون در شرایط حساسی به سر می‌برد. از یک سو طیف وسیعی از بازیگران داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی به دنبال منزوی ساختن فعالیت‌های این جماعت هستند و از سوی دیگر رهبران و اعضای جماعت همچنان بر اهداف و آرمان‌های خود استوارند. اما نکته قابل توجه این است که تاریخ گویای این حقیقت می‌باشد که اخوان در طول مراحل مختلف حیات خود با فراز و فرودهای متعددی مواجه بوده و‌گاه تا حد نابودی و انحلال پیش رفته، اما با تکیه بر توانایی‌های ذاتی - عقیدتی و تشکیلاتی- خود مجدداً در چهره‌ای متفاوت و توانی مضاعف ظاهر شده است. اما گویا شرایطی که اخوانی‌ها امروز با آن مواجه شده‌اند تا حدودی با دوره‌های قبل متفاوت شده است به گونه‌ای که این بار جریانی اخوانی در کشور غیرعرب زبان نیز طرح شده و در موضوع دولت سوریه پای دولت ترکیه نیز به جریان اخوانی باز شده است که البته اخوانی‌ها توانستند بر حزب حاکم ترکیه یعنی حزب توسعه و عدالت تسلط پیدا کنند.

تا چند سال پیش روابط دولت ترکیه با دولت سوریه بسیار خوب بود و روابط اقتصادی و سیاسی و اجتماعی بین آن‌ها برقرار بود ولی انگار همه این اتفاقات یک شبه رنگ باخت و حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان در صف مقدم دشمنی با دولت سوریه قرار گرفت و حتی تلاش کرد جبهه عربی و عبری و غربی را علیه دولت بشاراسد بسیج کند. سوال مهمی که طرح می‌شود این است که چه اتفاقی در سطح تحولات منطقه‌ای و یا در درون فضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حاکمیت دولت ترکیه رخ داد که اردوغان رئیس جمهور ترکیه با این سرعت و عجله تغییر موضع داد و از یک شریک اقتصادی تبدیل به دشمن شماره یک دولت سوریه گشت؟

بررسی محتوای برخی از جراید عربی منطقه مربوط به دوران قبل از آغاز بحران سوریه در این موضوع تا حدودی برای رسیدن به درک درست از تحولات و چرایی ماجرا کمک موثر می‌کند. بر اساس گزارش روزنامه الاخبار، پادشاه عربستان سعودی به همراه امیر قطر به اردوغان پیغام می‌فرستند که این دو دولت عربی مسیر اضمحلال و فروپاشی دولت سوریه را هدف قرار داده‌اند و دو شبکه الجزیره قطر و العربیه عربستان نیز این فروپاشی را تسهیل خواهند کرد به گونه‌ای که رژیم اسد، بیشتر از سه ماه دوام نخواهد آورد. از اینرو بر دولت ترکیه است که در این ماجرا ورود کند و در کنار آن‌ها قرار بگیرد.

در سوی دیگر سکه، اردوغان رهبر حزب عدالت و توسعه که توانسته بود بیشترین کرسی‌های مجلس را به دست آورده و قدرت حاکمیت را بدست گیرد به همراه یکی ازمهم‌ترین تئوریسین‌های دولت ترکیه یعنی داود اوغلو، وزیر امور خارجه وقت ترکیه، به دنبال محقق کردن رویای خود بود. در همین راستا به دنبال ایجاد نسخه جدید و آلترناتیوی از اخوان که «نواخوانی» است، بود تا بدین وسیله عمق استراتژیکی خود که‌‌‌ همان سیاست نوعثمانی‌گری بود را تحقق بخشد.

ترکیه به دنبال ارائه الگوی خاص و منحصر از اسلام در ترکیه و سپس تسریع آن به منطقه و ‌‌‌نهایت کل جهان اسلام بود که بدین وسیله بتواند خلافت عثمانی را احیا کند. در راستای تحقق این مسئله، اخوانی‌ها می‌توانستند در خدمت اهداف عثمانی گرایی دولت اردوغان قرار بگیرند.

 حضور اخوانی‌ها در جامعه ترکیه منجر به این شد که کم کم توانستند در حزب عدالت و توسعه نفود پیدا کرده تا جایی که بتوانند قدرت آن را بدست گیرند. برتری حزب عدالت و توسعه و پیروزی آن بر دیگر احزاب ترکیه، اخوانی‌ها را در ترکیه به قدرت بلامنازع تبدیل ساخت.

اینکه چرا در این مسئله توجه خاص به جریان اخوانی‌ها شد، این بود که اخوانی‌ها بعد از جنبش‌های اخیر در کشورهای اسلامی، از جمله مصر تونس و لیبی و مغرب به قدرت رسیده بودند. بنابراین این موضوع برای دولت ترکیه بسیارمهم بود که اکنون یک بخش زیادی از قلمرو کشورهای اسلامی در تحت حاکمیت اخوانی‌ها قرار گرفته بود. براساس چنین نگاهی اردوغان زمینه فعالیت اخوانی‌ها را در حزب عدالت و توسعه فراهم ساخته و دل به یاری آنان دوخته بود که بدین وسیله بتواند رویاهای خود را تحقق بخشد.

 اردوغان در جریان روی کار آمدن محمد مرسی (رئیس جمهور اخوانی سابق مصر) در مصر به شدت از اخوانی‌ها حمایت کرد ولی تحولات آنگونه که مورد نظر اردوغان بود جلو نرفت و دولت اخوانی مصر به رهبری محمد مرسی با کودتایی نظامی‌ها سقوط کرد و اخوانی‌های به شدت در مصر مورد تعقیب و مجازات قرار گرفتند.

در چنین شرایطی بود که اخوانی‌ها به دو گروه تقسیم شدند که شاید بتوانیم عناوین، «اخوانی‌های تعارضی» و اخوانی‌های انطباقی را برای آن‌ها به کار ببریم. اخوانی‌های تعارضی در مصر بخصوص در قاهره ماندند و دست به فعالیت‌ها و شبکه‌های زیر زمینی زده و به مخالفت به دولت کودتای السیسی پرداختند. در مقابل بخش قابل توجهی از اخوانی‌ها راهی قطر و ترکیه شدند که اندک زمانی بعد تحت فشار کشورهای عربی به قطر، این کشور اخوانی را از کشور اخراج کرد. در حالیکه دولت ترکیه آغوش خود را به سوی اخوانی‌ها و بخصوص رهبران ان‌ها باز کرده بود.

اخوانی‌های ترکیه دست به انطباق و بازتعریف خود برای بازگشت به آغوش حکومت زدند. مراد از اخوان بازتعریف شده چه نوع اخوانی است؟ منظور از اخوانی بازتعریف شده اخوانی است که ترکیه به دنبال رهبری آن به منظور رقابت‌های منطقه‌ای و تبدیل شدن به قدرت نوظهور و تحقق آرمان نو عثمانی‌گری است. شاید همین مساله موجب شده ترکیه انتقادهای کشورهای عربی را به جان بخرد تا روزی به عنوان ترکیه نوعثمانی در منطقه خارمیانه حکمرانی کند چرا که کشورهای عربی و به خصوص کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به شدت از نزدیک شدن افکار و اندیشه‌های اخوانی در نزدیکی خود احساس ترس داشتند و در همین راستا از ترکیه می‌خواستند که همانند قطر، اخوانی‌ها را از ترکیه اخراج کند.

بنابراین باید بگوییم که رویکرد اردوغان و وزیر امورخارجه سابق این کشور یعنی داود اوغلو در راستای رویکرد عثمانی گرایی و سیطره بر منطقه، ریشه آن برخواسته از فعالیت‌های اخوانی است، از این رو به دنبال اخوانی‌های مدرن یا اصلاحی هستند. این نکته بسیار مهم وقابل تامل است که نگاه ترکیه به اخوانی‌های مدرن و اصلاحی بود.

منبع: فرهنگ نیوز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس